رهگذر راه نور

در قرآن مجید خداوند بار ها گفته است که اگر متقی و پر هیزکار شوید در های برکت از آسمان و زمین به روی شما گشوده خواهد شد.

رهگذر راه نور

در قرآن مجید خداوند بار ها گفته است که اگر متقی و پر هیزکار شوید در های برکت از آسمان و زمین به روی شما گشوده خواهد شد.

ایمان آورندگان به خدای یکتا از خدا و رسولانش اطاعت می کنند نه غیر او ...

از جمله نتایج ایمان واقعی به خداوند، مهار کردن غرائز سرکش و تسلط بر هوای نفس و تمایلات نامشروع است.

روح و جوهره ایمان، پرهیز از گناهان است و مؤمن هیچ گاه آرامش و حیات پاکیزه خود را به تشویش و اضطراب و زندگی پرشائبه آلوده نمی کند. او تا زمانی که به زیور ایمان آراسته است از انحراف در امان می ماند، اما همین که به گناه آلوده شد از این مسیر منحرف می گردد و به سراشیبی سقوط می افتد و در این حالت خالی از ایمان است.


این حقیقت که عالم محضر خداست و تمامی حرکات و سکنات و مکنونات قلبی انسان و همه نیکی ها و بدی های وی از محضر خدای لطیف و خبیر مخفی نمی ماند، از جمله موضوعاتی است که انبیا و اولیای الهی بسیار بر آن تأکید نموده اند و توجه بدین حقیقت مهم را سرچشمه همه اصلاحات فردی و اجتماعی قلمداد کرده اند.


 از جمله حضرت ابراهیم (ع) می فرمایدپروردگارا؛ تو می دانی آنچه را ما پنهان یا آشکار می کنیم و چیزی در زمین و آسمان بر خدا پنهان نیست و لقمان نیز در اندرزهای حکمت آموز خود به فرزندش بر این حقیقت تأکید می نماید و به فرزند خویش می گوید:پسرم، اگر اعمال نیک و بد به اندازه سنگینی دانه خَردَل باشد و در دل سنگی یا در گوشه ای از آسمان ها و زمین قرار گیرد، خداوند آن را در قیامت برای حساب می آورد؛ خداوند دقیق و آگاه است.


علامه طباطبایی درباره اثر تربیتی ایمان به خدا در بازداشتن آدمی از گناه می فرماید: تنها دژ محکمی که بشر را از هر گونه خطا و لغزش می تواند نگهداری کند، دژ توحید است. لازمه اعتقاد به مبدأ و معاد این است که انسان در هر جا و در هر زمان خود را به نیکوکاری ملزم دانسته و از بدی ها بپرهیزد . 


خواه کسی بفهمد یا نه و خواه کسی او را ستایش کند یا نه و خواه کسی باشد که او را به عمل خیر وادار نموده یا اینکه از بدی ها نهیش کند یا نباشد. چه اینکه او عقیده دارد که روزی را در پیش دارد که هر کس در آن روز به پاداش عمل خوب و بد خواهد رسید.


همین ایمان راسخ به خدا یوسف (ع) را در آن شرایط سخت و بحرانی که همه عوامل و زمینه های آلوده شدن دامانش به گناه مهیا بود، حفظ کرد و او را از تسلیم شدن در برابر خواسته نامشروع همسر عزیز مصر بازداشت.


یوسف (ع) در آن زمان در عنفوان جوانی بود؛ یعنی در سنینی که غریزه جنسی به نهایت درجه جوش و خروش می رسد و از سوی دیگر وی جوانی بود در اوج زیبایی، به طوری که چهره دلربای او هر بیننده ای را بی اختیار به خود مجذوب می کرد.


همچنین وی در دربار سلطنتی عزیز غرق در ناز و نعمت و دارای موقعیتی حساس بود و این نیز یکی از اسبابی است که هر کس را به هوسرانی و عیش و نوش وامی دارد. علاوه بر این ملکه مصر هم خود جوانی رعنا و دارای جمالی فوق العاده بود و مسلماً وسایل آرایش و لباس های مهیج در اختیار داشته که هر بیننده ای را خیره می ساخت.


حال این دو در قصری زیبا از کاخ های سلطنتی با مناظر و چشم اندازهای زیبای آن که خود از عوامل مهیج و برانگیزاننده است، به سر می برند و با طرح قبلی همه درها محکم بسته شده و پرده ها از هر سو افتاده و حتی کوچکترین روزنه ای هم به بیرون نمانده و دیگر هیچ احتمال خطری در میان نیست،از سوی دیگر دست رد به سینه چنین بانویی زدن نیز خالی از اشکال نیست چون او جای عذری باقی نگذاشته و آنچه وسایل پرده پوشی تصور شود به کار برده است.


این ها اموری بود که هر یک به تنهایی می توانست کوهی را از جای بَرکَند و سنگ های سخت را ذوب کند و هیچ مانعی نیز متصور نبود که بخواهد در چنین شرایطی یوسف را از کار بازدارد.


قرآن کریم در صحنه ای دیگر از پاکدامنی و عفت یکی دیگر از بندگان برگزیده خدا یعنی مریم (ع) یاد کرده است و آن هنگامی بود که وی در خلوتگاه خود، مشغول راز و نیاز با پروردگارش بود؛


ناگاه مرد بیگانه ای را که بسیار زیبا و خوش قیافه بود (و همان فرشته بزرگ الهی بود که در هیئت انسانی بر مریم ظاهر شده بود) در برابر خویش حاضر دید. لرزه ای سراسر وجود مریم را فراگرفت و به خدا توسل جست و گفت:من به خدای رحمان از تو پناه می برم، اگر پرهیزگار هستی.


به راستی افراد پاکدامن حتی با احساس احتمال گناه نیز به خود می لرزند و به خدا پناه می برند و این ترس از خدا و ایمان به حضور او در هر خلوت و جلوتی، ایشان را به پرهیزگاری و عفت فرا می خواند.


همچنین ترس از خدا هابیل را از هر گونه اقدام تلافی جویانه در برابر تهدیدهای برادرش بازمی دارد؛ آنگاه که می گوید:ای برادر، اگر تو به تهدیدت جامه عمل بپوشانی و دست به کشتن من دراز کنی، من هرگز مقابله به مثل نخواهم کرد و دست به کشتن تو دراز نمی کنم. چرا که من از پروردگار جهانیان می ترسم.


موفق باشید ... 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد