ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
عبدالله بن مسعود از یاران پیامبر صلى الله علیه و آله اول کسى بود که در مکه قرآن را آشکارا در میان جمعیت قرائت کرد.
او در تمام جنگهاى پیامبر صلى الله علیه و آله حضور داشت ؛ مردى بسیار کوتاه قد بود که هرگاه در میان جمعیت نشسته مى ایستاد از آنها بلندتر نبود!
به همین جهت ، در جنگ بدر خدمت پیامبر صلى الله علیه و آله عرضه داشت من قدرت جنگیدن ندارم ممکن است دستورى بفرمائید که در ثواب جنگجویان شریک باشم ؟
پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود: برو در میان کشتگان کفار اگر کسى را (مانند ابوجهل ) یافتى که زنده است او را به قتل برسان .
عبدالله گوید: میان کشتگان به ابوجهل دشمن سرسخت پیامبر صلى الله علیه و آله رسیدم که هنوز رمقى داشت .
روى سینه اش نشستم و گفتم : خدا را سپاسگزارم که ترا خوار ساخت . ابوجهل چشم گشود و گفت : واى بر تو پیروزى با کیست ؟ گفتم : با خدا و پیامبرش ، به همین دلیل ترا مى کشم ؛ پا روى گردنش نهادم متکبرانه گفت :
اى چوپان کوچولو، قدم در جاى بلندى نهادى ، آنقدر بدان که هیچ دردى بر من سخت تر از این نیست که تو قد کوتاه مرا بکشى ؛ چرا یکى از فرزندان عبدالمطلب مرا به قتل نرساند؟! سرش را از بدنش جدا کردم و خدمت پیامبر صلى الله علیه و آله آمدم و گفتم : یا رسول الله مژده که این سر ابوجهل است .
بعد از مردن ابوجهل پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود: ابوجهل از فرعون زمان موسى علیه السلام بدتر و عاصى تر بوده است چون فرعون وقتى هلاکت خود را یقین کرد خدا را قبول کرد، ولى ابوجهل وقتى یقین به مرگ کرد به بت لات و عزى قسم یاد مى کرد که او را نجات دهند .
موفق باشید ...