ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
حضرت امام محمدباقر علیه السلام فرمودند: عیسی بن مریم از آبادی عبور می کرد که مردم آن و پرندگان و حیواناتش همگی مرده بودند.
عیسی(ع) فرمود: این ها نمرده اند مگر به غضب خدا و اگر یکی یکی مرده بودند همدیگر را دفن می کردند، حواریون گفتند:ای روح ا... از خدا بخواه آنان را برای ما زنده کند، تا با ما از اعمالشان سخن بگویند و ما از آن عمل ها دوری کنیم. عیسی(ع) از پروردگارش درخواست کرد.
ندایی از آسمان رسید که ای عیسی! آنان را صدا بزن. عیسی(ع)شب هنگام برخاست و روی بلندی رفت و گفت: ای کسانی که اهل این آبادی هستید کسی از بین آنان جواب داد: بفرمایید ای روح خدا.
فرمود: وای بر شما! عمل های شما چه بوده است؟ گفت: پرستش طاغوت و دوستی دنیا با کمی ترس (از خدا) و آرزویی دور و دراز، فرو رفته در غفلت و لهو و لعب.
فرمود: دنیا را چگونه دوست داشتید؟ گفت: مانند دوست داشتن طفل نسبت به مادرش، هر گاه به ما روی می کرد، شاد و مسرور می شدیم و هر گاه پشت می کرد، گریه می کردیم و غمناک می شدیم.
فرمود: چگونه طاغوت را می پرستیدید؟ گفت: با پیروی از گنهکاران. فرمود: عاقبت کارتان چه شد؟ گفت: شب در سلامت خوابیدیم و صبح خود را در هاویه دیدیم.
فرمود: هاویه چیست؟ گفت: سجین. فرمود سجین چیست؟ گفت: کوه هایی از آتش که تا روز قیامت بر ما گداخته می شود.
فرمود: شما چه گفتید و به شما چه گفته شد؟ گفت: گفتیم ما را به دنیا برگردانید تا در آن پرهیزکاری پیشه کنیم.
به ما گفته شد: دروغ گفتید. فرمود: وای بر تو ! چرا از میان آنان فقط تو با من سخن می گویی؟ گفت: ای روح خدا! آنان لگام های آتشین بر دهان دارند و در دست ملائک غلاظ و شداد اسیرند و من در بین آن هایم ولی جزو آن ها نمی باشم.
ولی چون عذاب فرود آمد مرا هم با آنان در برگرفت و من اکنون به مویی از لبه جهنم آویزان شده ام نمی دانم در آن فرود خواهم آمد یا از آن نجات پیدا می کنم.
عیسی(ع) رو به اصحابش کرد و فرمود: ای اولیای خدا! خوردن نان خشک با نمک زبر و خوابیدن در زباله دان اگر به همراه سلامت دنیا و آخرت باشد، بهترین سعادت است.
موفق باشید ...