رهگذر راه نور

در قرآن مجید خداوند بار ها گفته است که اگر متقی و پر هیزکار شوید در های برکت از آسمان و زمین به روی شما گشوده خواهد شد.

رهگذر راه نور

در قرآن مجید خداوند بار ها گفته است که اگر متقی و پر هیزکار شوید در های برکت از آسمان و زمین به روی شما گشوده خواهد شد.

خانواده ها حیا را به دختران خود بیاموزند ... غافل نباشید ...

حیا یکى از نشانه‏هاى ایمان و به معنى انقباض نفس در مقابل زشتی ها و بدی ها است و سدّى است در درون جان انسان در برابر معاصى و گناهان که اگر سدّ حیا به طور خصوصى یا به طور عام در جامعه بشکند، ارتکاب گناه آسان مى‏شود ولى وقتى این سدّ پابرجاست ارتکاب گناه مشکل است.

یکی از خصلت‏های آدمی که خداوند زمینه‏های آن را در نهاد تمامی انسان‏ها قرار داده است، حیا می‏باشد که هر فردی می‏تواند با کوشش و مجاهدت به آن دست یابد.


 این خصلت آثار ارزشمندی در عرصه‏های گوناگون اجتماعی دارد. استحکام روابط جمعی و خانوادگی، بهره‏گیری شایسته از نیروهای کارآمد بر پایه احکامی چون رعایت حجاب و عفاف، اصلاح روابط صحیح زن و مرد و کنترل نگاههای حرام، جویبارهایی هستند که از کوهسار حیا سرچشمه می‏گیرند.


 انسانی که به این خُلق نیکو و صفت شایسته دست یافته، کلید بسیاری از خوبی‏ها را به خویشتن اختصاص داده است. حضرت علی(علیه السلام) فرمود: «الحیاء مفتاح کل خیر.»( غررالحکم، ج1، ص93)


حیا چون میوه‏ای بر درخت عقل به بار می‏نشیند و بین خوبی و بدی جدایی ایجاد می‏کند و سرشت انسان را با خصال نیک می‏آراید. امام(علیه السلام) فرمود: «خردمندترین مردم، باحیاترین آنهاست.»( همان، ج2، ص380)


واژه شرم و آزرم را می‏توان در فارسی به جای حیا قرار داد. در برخی منابع، اجتناب نفس از اموری که هراس، ملامت و مجازات را به دنبال دارد، حیا نامیده‏اند که دو نوع است: نفسانی و ایمانی. نوع اول را خداوند در تمامی آحاد بشر قرار داده است. ایمان، اصولاً شرمی است که مۆمن به جهت خوف از پروردگار، از ارتکاب معصیت پرهیز می‏نماید. 


در تأیید این مطلب امام سجاد(علیه السلام) فرمود:

«از خدا بترس، به سبب قدرتی که بر تو دارد و از او شرم کن، به جهت نزدیکی‏اش به تو.»( بحارالانوار، ج71، ص336)


پیامبر اکرم‏صلى الله علیه وآله مى‏فرماید: حیا بر دو گونه است: حیاى عاقلانه و حیاى احمقانه، حیاى عقل سرچشمه علم است )نباید از سۆال کردن مسائل شرعى حیا کند( و حیاى حمق هم سرچشمه جهالت است


پیشوایان دینی برای حیا درجاتی قائل شده‏اند پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) برای حیا پنج درجه ذکر کرده است:

1ـ پایین‏ترین مرتبه حیا که مربوط به عوام‏الناس است و مانع گناه می‏گردد.

2ـ حیای تقصیر، به این معنا که شخص، شرم می‏کند مرتکب عملی گردد که مقصر واقع شود.

3ـ حیای کرامت، که به سبب بزرگواری و عزت حق، از ارتکاب خلاف جلوگیری کند.

4ـ حیای محبت، که ناشی از تابش شعاع محبت الهی بر قلب انسان است و اجازه مخالفت با حق را نمی‏دهد.

5ـ حیای هیبت، که علت آن خشیت از خالق جهان است.( مصباح‏الشریعه، ص403)

 

در ادبیات مذهبی، واژه عفت و حیا اکثرا در کنار هم به کار می‏روند و در انجام یک عمل پسندیده و یا ترک یک کار نادرست، لازم و ملزوم یکدیگرند. استمرار حیا آدمی را به عفت و پاکدامنی سوق داده و از زشتی‏ها و پلیدی‏ها حفظ می‏کند. عفت نفس، انسان را از ارتکاب گناهانی چون خوردن مال حرام (عفت شکم) و فحشا (عفت جنسی) و فحش و دشنام (عفت زبان) باز می‏دارد، در حالی که حیا حالتی موقت است که به هنگام روبه‏رو شدن با یک صحنه خلاف و گناه به انسان دست می‏دهد.


غت‏شناس معروف، راغب اصفهانی، می‏گوید: عفت حالتی است در نفس که آدمی را از غلبه شهوت مصون می‏دارد و بیشترین خودداری مربوط به شهوت فرج و شکم است. بنابراین اصل عفت، پرهیز از گرایش‏های حرام بخصوص در زمینه‏های جنسی و مالی می‏باشد.( معارف و معاریف، سیدمصطفی حسینی دشتی، ص394)


از مشخصه‏های مۆمن، عفت و پاکدامنی است که قرآن بدان سفارش کرده و اولیای الهی بر رعایت آن تأکید نموده‏اند. مردی به امام باقر(علیه السلام) عرض کرد: من کم‏کارم، عملم در عبادت ضعیف است و روزه مستحبی کم می‏گیرم ولی امیدوارم جز حلال نخورم. حضرت فرمود: چه عبادتی بهتر از اینکه آدمی در امور مربوط به شکم و فرج عفیف باشد.( اصول کافی، ج4، ص243.)


حیاء دو نوع است؛ یکی علم است که نوعی رفتار عالمانه محسوب مى‌شود و دیگری حیاء حماقت است که ناشی از ...

شرح حدیثی از پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) پرداختند.

من مواعظ النبی صلى الله علیه وآله وسلّم:

الحیاءُ حیاءان، حیاءُ عقلٍ وحیاء حُمْقٍ، و حیاء العقل العلم وحیاءُ الحُمقِ الجهل؛ حیاء دو نوع است: حیاء عقل و حیاء حماقت. حیاء عقل دانش است، حیاء حماقت نادانىپیامبر اکرم‏صلى الله علیه وآله مى‏فرماید: حیا بر دو گونه است: حیاى عاقلانه و حیاى احمقانه، حیاى عقل سرچشمه علم است )نباید از سۆال کردن مسائل شرعى حیا کند( و حیاى حمق هم سرچشمه جهالت است.


حیاءِ عقل آن است که انسان از روى عقل احساس حیاء کند، مثل حیاء در هنگام ارتکاب گناه، و یا حیاء در مقابل کسانى که احترامشان لازم است و این حیاء، علم است یعنى رفتارى عالمانه مى‌باشد.


حیاء جهل آن است که از پرسیدن و یادگرفتن یا از عبادت‌کردن و امثال آن، حیاء کند؛ مثل کسانى که در بعضى محیط‌ها، از نماز خواندن خجالت مى‌کشند؛ و این حیاء، رفتارى جاهلانه است.


امام صادق(علیه السلام) در رهنمودی، حیا را چنین تقسیم‏بندی فرمود: «حیا دو نوع است؛ حیای عقل که انسان را از گفتن و ارتکاب خلاف باز دارد و حیای جاهلانه (احمقانه) که انسان را از تکامل و پیشرفت باز دارد.»( بحارالانوار، ج71، ص331)


حیای مطلوب و پسندیده، حیای عقل (صادق) است و حیای مذموم، حیای جهل (کاذب) می‏باشد. کسی که چیزی را نمی‏داند و فراگیری آن از نظر عقل و شرع لازمه زندگی است، اگر دچار شرم و خجالت باشد و نپرسد، مبتلا به حیای جهل است. بنابراین کوتاهی در دستیابی به علم و اطلاعات پذیرفته نیست و چه بسا به جهت این سستی، در عالم آخرت مورد مۆاخذه و مجازات قرار گیرد. حیا از انجام معصیت و یا هر عمل زشتی، فضیلت است اما حیا در فراگیری احکام دینی، رذیلت است.


امام صادق‏علیه السلام مى‏فرماید: کسى که خجالتى باشد علمش رقیق مى‏شود.

انسان باید در پى‏گیرى مجهولات جسور باشد و سۆال کند زیرا کلید علم سۆال است: فاسئلوا أهل الذکر إن کنتم لاتعلمون،در اسلام مسأله سۆال بسیار مهم است. پیامبر اکرم‏صلى الله علیه وآله گاهى از اصحاب سۆال مى‏نمود و آنها را وادار به جنب و جوش مى‏کرد و به آنها مى‏فرمود سۆال کنید.


حضرت على‏علیه السلام در آخرین لحظه حیاتش که زهر در تمام وجودش اثر کرده بود، مى‏فرمود: سلونى قبل أن تفقدونى.


از افتخارات ما مسلمانان است که باب سۆال به روى همه باز است و در اسلام هیچ سۆالى بى‏پاسخ نیست و هیچ مسأله مستحدثه‏اى بى‏پاسخ نداریم.


موفق باشید ... 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد