رهگذر راه نور

در قرآن مجید خداوند بار ها گفته است که اگر متقی و پر هیزکار شوید در های برکت از آسمان و زمین به روی شما گشوده خواهد شد.

رهگذر راه نور

در قرآن مجید خداوند بار ها گفته است که اگر متقی و پر هیزکار شوید در های برکت از آسمان و زمین به روی شما گشوده خواهد شد.

فرزندکشى در عصر فضاء...

متاءسفانه بشر عصر فضا که خواهان آزادى سقط جنین است براى آزاد گذاردن زنان در مسائل نامشروع جنسى ، سقط جنین را قانونى اعلام مى کند و گروهى را بر جان و ناموس مردم و کودکان بى گناه مسلط مى سازد و عمل ناموجه خود را چنین توجیه مى کند که چون عده اى از دختران و زنان بى شوهر، اغفال و باردار مى شوند، و در صورت باردار شدن آبروى خانواده ها بر باد مى رود باید این قبیل مادران کورتاژ شوند.

ین منطق جز این نیست که به خاطر حفظ آبروى گروهى از زنان هوسران ، مرتکب این قتل نفس شویم که از نظر قرآنى کشتن همه انسان ها است ، آنجا که مى فرماید:

و من قتل نفسا بغیر او فساد فى الارض فکاءنما قتل الناس جمیعا.

هر کس انسانى را بدون این که مرتکب قتل نفس و یا فساد در روى زمین گردد بکشد مثل این است که همه مردم را کشته است . 


با نهایت تاءسف این مساءله با اشکال دیگرى در جاهلیت قرون اخیر نیز خودنمایى مى کند، در شکل آزادى سقط جنین که به صورت قانونى در بسیارى از کشورها به اصطلاح متمدن رواج یافته اگر عرب جاهلى بعد از تولد نوزادان را مى کشت انسان هاى متمدن عصر ما آن را در شکم مادر مى کشند!


قابل توجه این که قرآن مجید به قدرى این مساءله را زشت و منفور شمرده ، و با آن برخورد قاطع کرده است که حتى رسیدگى به این موضوع را مقدم بر مسئله نشر نامه هاى اعمال در قیامت و دادخواهى در مسائل دیگر مى شمارد، و این نهایت اهتمام اسلام را به خون انسان ها و مخصوصا انسان هاى بیگناه ، همچنین ارزش جنس زن را از دیدگاه اسلام نشان مى دهد.


نکته دیگرى که توجه آن در اینجا لازم است این که قرآن نمى گوید از قاتلین سؤ ال کنید، بلکه مى گوید از این کودکان معصوم سؤ ال مى شود که گناهشان چه بوده است که چنین بى رحمانه کشته شدند؟ گوئى قاتلین ارزش ‍ بازپرسى را هم ندارند، بعلاوه شهادت و گواهى این مقتولین به تنهائى کافى است . 


به همان نسبت که انسان به این خداوند بزرگ و عزیز و حکیم نزدیک مى شود، شعاع نیرومندى از صفات عالیش ، از علم و قدرت و حکمتش ، در جان او پرتو افکن مى گردد، و از خرافات و زشتکاریها و بدعتهاى شوم فاصله مى گیرد، اما هر قدر از او دور مى گردد، به همان نسبت در ظلمات جهل و ضعف و زبونى و عادت زشت و شوم گرفتار مى شود.


فراموش کردن خدا و همچنین فراموش کردن دادگاه عدل او انگیزه همه پستیها و انحراف ها و خرافات است و یادآورى این دو اصل منبع اصلى احساس مسئولیت و مبارزه با جهل و خرافات و عامل توانائى و دانائى است . 


موفق باشید ... 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد