ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
اینها جملاتی آشناست که هر روز از در و دیوار زندگیمان ما را ندا میدهند و از فضایل کسی میگویند که او را «ابوالفضل» خواندهاند.
اباالفضل العباس(ع)، نه فقط امروز و روزهای محرم، که همیشه در دل ما زنده است و در زندگیمان جریان دارد.
با عاشقان اباالفضل(ع)، که عطر ارادتش کوی و برزن را پر کرده است، به گفتوگو نشستهایم تا از فضایل پدر فضیلتها بشنویم.
بابالحوائج
«حضرت عباس(ع) در دل همه ما جای دارد و همه ایشان را به عنوان «بابالحوائج» میشناسیم. خود من چندین بار با توسل به حضرت اباالفضل(ع) حاجت گرفتهام.
این نشان میدهد که حضرت عباس(ع) در درگاه خدا آبرو و مقام بالایی دارند که خدا به خاطر گل روی ایشان حاجت ما بندگان گنهکار را برآورده میکند.
یکی از دلایل ارادت ما به حضرت اباالفضل(ع) هم همین مقام معنوی و آبرویی است که ایشان با خدمت و ارادت به امام حسین(ع) به دست آوردهاند.
ضمن اینکه شنیدهایم ایشان در دوران زندگی هم واسطه ارتباط با امام حسین(ع) بودهاند و به قول یکی از روحانیون، اباالفضل(ع) به بیان امروزی مسؤول دفتر امام حسین(ع) بوده است.
کسی هم بیدلیل به این موقعیت نمیرسد و حتماً باید لیاقت داشته باشد که امام حسین(ع) او را امین و واسطه خود قرار دهد.»
بر قله عاطفه
«نادر داوودی» در کارگاه جوراببافی خود هم به مهربانی سردار کربلا میاندیشد: «به نظر من محبت آقا قمر بنیهاشم نسبت به اباعبدا...(ع) و اهلبیت ایشان واقعاً جالب توجه است. آن رابطه عاطفی بخصوص با کودکان از سوی کسی که در اوج دلاوری و فرمانده سپاه امام حسین(ع) است، واقعاً الگوی بینظیری برای همه ماست.
این نشان میدهد که حضرت عباس(ع) در همه ابعاد به کمال رسیده است و مثل ما آدمهای معمولی و تکبعدی نیست که برایش سخت باشد همزمان خصوصیات متفاوتی داشته باشد. البته خود امیرالمؤمنین(ع) هم همین ویژگی را داشتند و چنین پسری شایسته چنان پدری است.»
وی این ویژگی سردار کربلا را بویژه برای مردان درسآموز میداند: «متأسفانه بعضی از مردان به بهانه ابهت و جبروت مردانگی از اظهار عاطفه حتی به زن و فرزند خودشان خودداری میکنند، در صورتی که آن قاطعیت و صلابت مردانه در جای خود کاربرد دارد و عاطفه و محبت هم جایگاه خود را دارد.
همان اباالفضلی که در برابر کودکان امام حسین(ع) آنقدر نرم و مهربان بود، در مقابل دشمنان مثل شیر میجنگید و هیچوقت یکی از این دو جایگاه را به نفع دیگری فدا نکرد.»
فرزند خلف مادر
«ما باید درباره حضرت اباالفضل(ع) به عوامل شکلگیری شخصیت ایشان هم توجه کنیم.
درست است که پدر ایشان حضرت علی(ع) است که ما نمیتوانیم مثل ایشان شویم، اما دقت داشته باشیم که مادر حضرت عباس(ع) یک زن معمولی است و تا قبل از ازدواج هم عضو خانواده اهلبیت(ع) نبوده است.
اما این زن آنقدر به اهلبیت(ع) ارادت دارد که هر چهار پسر خود را طوری تربیت میکند که در کربلا همراه امام حسین(ع) باشند.
به نظر من این تربیت خیلی مهم است و باید محققان بررسی کنند و نکات آموزنده این تربیت را به مردم امروز یادآوری کنند.
چگونه میشود یک زن بتواند اینقدر به ولایت ارادت پیدا کند که بتواند چنین فرزندانی را تقدیم اسلام کند؟ اگر حضرت اباالفضل(ع) در کربلا حماسهآفرینی میکند، بدون شک بخشی از آن را مدیون تربیت مادرش است که او را با عشق به علی(ع) و اولاد علی(ع) بار آورده است.»
اولین لبیک
خانم «نیکخواه»، دانشجوی پرستاری، به صحنه زیبایی از هنرمندی عباس(ع) در آسمان معرفت اشاره میکند: «برای من یکی از صحنههای زیبای زندگی حضرت عباس(ع) شب عاشورا و وقتی است که امام حسین(ع) برای اصحاب خود خطبه میخوانند و بیعت را از همه برمیدارند و آنها را آزاد میگذارند تا هر کس که میخواهد، از کاروان ایشان جدا شود و در جنگ حضور پیدا نکند.
در اینجا اهلبیت و اصحاب امام حسین(ع) صحنه زیبایی از ابراز ارادت و وفاداری به نمایش گذاشتهاند. اما در این میان جایگاه قمر بنیهاشم برجستهتر است، چون ایشان اولین کسی است که اظهار وفاداری میکند. اولینها همیشه ماندگار میشوند، چه در زمینه مثبت و چه در زمینه منفی و چه در زمینههای بیهوده،
مثل رکوردهایی که امروزه در «گینس» ثبت میشوند و بسیاری از آنها واقعاً بیهوده یا منفی است. اما اولین بودن حضرت اباالفضل(ع) در این صحنه واقعاً مهم و زیباست، چون این ابراز وفاداریها دل امام حسین(ع) را شاد میکند و کسی که بتواند زودتر از دیگران دل امام زمان خود را شاد کند، حتماً در جایگاه بالاتری ایستاده است.»
سکان کشتی نجات
«بسیار شنیدهاید که در روایات حضرت حسین بن علی(ع) را «مصباح الهدی و سفینه النجاه» خواندهاند؛ چراغ هدایت و کشتی نجات.
البته در تفسیر این روایت هم روایاتی است که میفرمایند همه ائمه علیهمالسلام کشتی نجاتاند، اما کشتی حسین(ع) انسان را زودتر به مقصد میرساند. «کشتی نجات» حقیقتاً عنوان بزرگی است و اگر اباعبدا...(ع) هیچ لقب دیگری غیر از این هم نمیداشتند، به نظر من همین «سفینه النجاه» برای معرفی ایشان کافی بود.
حالا این کشتی نجات لوازم و ملزوماتی هم دارد. یعنی هر چند که اباعبدا...(ع) امام معصوم هستند و مقام ایشان با مقام هیچیک از دیگر شهدای کربلا قابل مقایسه نیست، اما اهلبیت(ع) و اصحاب هم هر یک در جاودانه شدن کربلا نقش داشتهاند و به همین دلیل مقام شهدای کربلا با دیگر شهدا قابل مقایسه نیست.
در میان شهدای کربلا هم حضرت اباالفضل(ع) از جایگاه ویژهای برخوردار است. البته اینکه میگوییم به آن معنی نیست که ما بتوانیم این شهدا را دستهبندی کنیم و به هر یک نمره بدهیم.
ما با تکیه بر روایات خود اهلبیت(ع) به این مقام پی میبریم، مثلاً از عباراتی که خود امام حسین(ع) خطاب به اباالفضل العباس(ع) دارند یا از همین زیارتنامه ایشان که از امام صادق(ع) نقل شده است.
با تکیه بر این روایات میتوانیم بگوییم که حضرت عباس(ع) سکان آن کشتی نجات است، یعنی یکی از ملزومات مهم جاودانه شدن نهضت عاشورا وجود مقدس قمر بنیهاشم آقا اباالفضل العباس(ع) است.»
موفق باشید ...
سلام دوست عزیز
حضرت رضا علیه السّلام فرمودند:
« هر کس مرا با دورى راه زیارت کند و از راه دور بزیارت من آید در روز قیامت در سه موقف بیارى او خواهم آمد تا او را از ناراحتیهاى آن حال نجات دهم:
اوّل : در آن هنگام که نامههاى اعمال پخش مىشود از جانب راست و از جانب چپ.
دوم : در آن هنگام که از صراط میگذرد.
سوم: در آن وقت که بپاى میزان عمل میرسد و عمل او را بررسى کرده مىسنجند.»
اغنیا مکه روند و فقرا سوی تو آیند
جان به قربان تو مولا که تو حج فقرایی
به روزم و منتظر حضور گرمتون... به امید حق یا علی[گل]