رهگذر راه نور

در قرآن مجید خداوند بار ها گفته است که اگر متقی و پر هیزکار شوید در های برکت از آسمان و زمین به روی شما گشوده خواهد شد.

رهگذر راه نور

در قرآن مجید خداوند بار ها گفته است که اگر متقی و پر هیزکار شوید در های برکت از آسمان و زمین به روی شما گشوده خواهد شد.

نگاهی به زندگی امام محمد باقر (ع) ...

پنجمین امام شیعیان اثنی عشری، حضرت امام محمّد باقر(ع) است که از سوی جدّ بزرگوارش پیامبر اکرم(ص) به باقر العلوم ملقّب گردید. 

ولادت حضرت را، نخسین روز ماه رجب سال ۵۷ هجری ذکر کرده اند و عده ای از مورّخین در سوّم ماه صفر سال ۵۸ هجری.... . 

ولادتولادت حضرت را، نخسین روز ماه رجب سال ۵۷ هجری ذکر کرده اند و عده ای از مورّخین در سوّم ماه صفر سال ۵۸ هجری گفته اند. 


پدر بزرگوارش «امام علیّ بن حسین بن علیّ بن ابی‏طالب علیهم السلام» معروف به سجّاد(ع) و مادرش «فاطمه» معروف به امّ عبدالله (دختر امام حسن مجتبی علیه السلام) است که امام صادق(ع) درباره ایشان فرمود: “فاطمه، صدّیقه ای است که در میان فرزندان حسن بن علیّ (ع) بی نظیر است”.

شاهد حادثه ی خونین کربلاامام باقر(ع) بیش از سه سال از عمر خویش را در حالی که کودکی خردسال بود در عصر جدّش امام حسین(ع) گذراند و در آغاز زندگی خویش از نزدیک، حادثه خونین، اسفناک و تاریخی کربلا را شاهد بود. 


یعقوبی نقل می کند که حضرت باقر(ع) فرمود: “هنگامی که جدّم حسین بن علیّ(ع) به شهادت رسید، من چهار ساله بودم و شهادت آن حضرت و آنچه که در آن روز بر ما گذشت را به یاد دارم… “. 


امامتامام باقر(ع) در خلال امامت پدر بزرگوارش حضرت زین العابدین(ع)، از شاخسار رسالت و امامت و علوم نبوی(ص) بهره ها برد و در دامن پاک خاندان وحی و امامت پرورش یافت تا در آینده، مسئولیت رهبری و هدایت جامعه اسلامی و بشری را به عهده گیرد. 


جابر بن عبّدالله انصاری، صحابی گرانقدر رسول خدا(ص) می گوید:” پیامبر اسلام(ص) به من فرمود: تو آنقدر عمر می کنی تا یکی از فرزندان مرا از نسل حسین(ع) ملاقات خواهی کرد. او را « محمّد » می نامند، وی علم دین را کاملا مو شکافی می کند، هنگامی که او را دیدی سلام مرا به او برسان”. 


دانشمندان هم عصر آن حضرت، سخنان شگفت انگیزی از علوم و دانش های امام(ع) را نقل کرده اند که در کتابهای حدیثی و تاریخی ضبط شده است. 


وضیعت اجتماعی، سیاسی شیعه در دوران امام باقر(ع)دوران امامت آن حضرت مصادف با ادامه فشارهای خلفای ستمگر بنی امیه مانند: ولید بن عبد الملک، سلیمان بن عبد الملک، عمر بن عبد العزیز،، یزید بن عبد الملک و هشام بن عبد الملک بود که تاریخ، برخورد جنایتکارانه آنها را با اهل بیت پیامبر(ص) و شیعیان ضبط نموده است . 

 

 در آن دوران، عراق به عنوان مرکز اصلی شیعیان بود و همین مسئله باعث وحشت دستگاه اموی شده بود و لذا حاکمان اموی سعی می کردند از نزدیک شدن مردم عراق با حضرت باقر(ع) جلوگیری کنند. به زعم آنها، مردم عراق شیفته محمّد بن علیّ(علیهما السلام) بودند و او را امام می دانستند و از تماس ها ممانعت می کردند. 

 

 لکن در مراحل مختلف از جمله مراسم حج و غیره، مردم مسلمان و بخصوص شیعیان عراق با حضرت باقر(علیه السلام) تماس برقرار نموده و دستور می گرفتند و یا سوالها و شبهات فقهی و غیره را با ایشان در میان می گذاشتند و پاسخ و راهنمائی می شنیدند.
 

مشکل مهم در آن زمان، مسئله غلات بود که تعداد آنها رو به فزونی گذاشته بود. آنان با سوء استفاده از روایات امام باقر(ع) و نسبت دادن احادیث جعلی به حضرت می کوشیدند از حیثیت شیعی برخوردار شوند و با کشاندن شیعیان به جمع خود به اغراض سیاسی شان جامه عمل بپوشانند. به خصوص زمانی که امام باقر(ع) در مدینه تشریف داشتند.  

 

اما حضرت آنها را طرد می کردند و دستور می دادند که اصحاب و دوستداران ایشان نیز آنها را طرد نمایند. مثلا یفره بن سعید و بیان بن سمعان را که از رهبران غلات بودند توسط اصحاب امام باقر(ع) تکفیر شدند. 


غلات سعی می کردند با وانمود کردن اطاعت ظاهری از امام باقر(ع)، خود را از عمل به وظائف اسلامی معاف دانسته ولی امام(ع) مکرر به لزوم عمل صالح تاکید می فرمودند و سعی در خنثی نمودن اندیشه انحرافی غلات می کردند. 


حضرت می فرمودند: “شیعیان ما اطاعت کنندگان خدا هستند”.
همچنین می فرمودند” شیعیان ما اهل زهد و عبادت هستند، افرادی که شبانه روزی پنجاه و یک رکعت نماز بجای می آورند، شبها در حال عبادت و روزها، روزه دار و زکات اموال خود را می پردازند و به زیارت خانه خدا رفته و از محرّمات الهی اجتناب می کنند”. 


مسئله دیگر قابل ذکر این است که امام باقرعلیه السلام نسبت به مردم عراق و میزان پایداری و اطاعت آنها در راه و اهداف عالیه اسلامی اعتماد نداشتند، گرچه آنها بشدت اظهار علاقه می کردند اما به دلائلی که بعضی از آنها به سوابق تاریخی مردم کوفه و رفتار آنها با امام علیّ ، امام حسن و امام حسین(علیهما السلام) بر می گردد، امّا امام باقر(ع) اعتماد نداشتند و در جواب یکی از شیعیان که گفت: اصحاب و یاران ما(شما) در کوفه جمعیتی زیاد هستند و شما را اطاعت می کنند، فرمودند: ” آنها به خونهای خود بخیل تر هستند”.
 

با توجه به این مسائل(کمی یاران و انصار واقعی و خالص) حضرت باقر علیه السلام، مصلحت اسلام و حفظ آن را در رعایت تقیّه می دانستند و علیرغم فشاری که مردم عراق از حاکمان ستمگر و ظالم اموی متحمل می شدند قیام نفرمودند و این مسئله باعث شد که تعداد زیادی در امامت ایشان تردید کردند و لذا انشعاباتی در میان آنها رخ داد و عده ای به امامت برادرش زید معتقد شدند. ولی امام باقر(ع) همواره شیعیان را به صبر و بردباری در برابر مشکلات و مقاومت و خویشتن داری توصیه می فرمودند. 


روایت مفصّل و جالبی در تحلیل اوضاع سیاسی شیعه و فشار خلفا از آغاز دعوت پیامبر(ص)تا زمان امام باقر(ع) از ایشان نقل شده است که به جهت روشن شدن نظرات حضرت خلاصه ای از آنرا نقل می کنیم. 


” ما اهل بیت[ع] از ستم قریش و صف بندی آنان در برابرمان چه ها کشیدیم و دوستان و شیعیان ما نیز از دست مردم چه ها دیدند. رسول خدا[ص] به هنگام ارتحال از دارفانی اعلان کردند، که ما (ائمه) نسبت به مردم از خودشان اولی تریم، ولی قریش پشت به پشت کردند تا این امر را از معدن و محور آن خارج ساختند و حق ما را تصاحب کردند.  

 

حکومت در میان قریش دست بدست گردید تا اینکه دو باره به ما اهل بیت(ع) بر گردانده شد، ولی مردم بیعت ما را شکستند و بر علیه ما تدارک جنگ دیدند، بطوری که امیرالمومنین علیّ بن ابی طالب[ع]، تا هنگامی که به شهادت رسید در فراز و نشیب حوادث قرار گرفته بود.  

 

سپس با فرزندش، حسن بن علیّ[ع] بیعت کردند ولی به او خیانت کردند … پس از آن با حسین بن علیِّ[ع] با بیست هزار نفر بیعت نمودند ولی به او نیز خیانت ورزیدند… و پس از آن نیر دائما مورد تحقیر و ستم قرار گرفتیم و مورد قتل و تهدید واقع شدیم، منکران حق دروغ گویان در سراسر کشور اسلامی به جعل حدیث پرداختند و می خواستند ما را در میان مردم منفور سازند که این سیاست پس از شهادت حسن[ع] دنبال شد. 

 

 چقدر دست و پای شیعیان را با اندک بهانه ای قطع کردند و کسانی که به دوستی ما معروف بودند راهی زندانها شدند و اموالشان به غارت رفت تا حجّاج بن یوسف روی کار آمد. او با انواع شکنجه ها عرصه را بر پیروان ما تنگ کرد تا جائی که اگر کسی را زندیق و کافر می نامیدند بهتر از آن بود که او را شیعه علیّ امیر المومنین(ع) بنامند! … .” 

 
اوضاع سیاسی در دوران حضرت امام محمد باقر(ع) نیز بهتر از آنچه که در زمان آباء و اجداد طاهرینش(ع) و شیعیان آنها پیش آمد نبود. برخی از مسائل دوران امامت آن حضرت، مقارن با حکومت ظالمانه هشام بی عبدالملک اموی بود .  

 

او مانند دیکر خلفای اموی شدیدا به مقام و منزلت حضرت باقر(ع) در بین مسلمانان رشک برده، در راه تصرف حکومت و کنار زدن امام(ع)،از هیچ جنایتی خودداری نمی کرد. 

عظمت علمی و معنوی امام باقر(ع)، چنان گیرا و جذّاب بود که حتی خلفای اموی و دشمنان را به کرنش و تعظیم وا می داشت. البته به غیر از عراق، در مکه و مدینه نیز شیعیان اندکی وجود داشتند که تعداد آنها نسبت به شیعیان عراق کمتر بود و در میان اصحاب و یاران حضرت تعداد ۴۹۷ نفر از آنها در رجال طوسی نام برده شده اند که رابطه شان با امام(ع) قوی بوده و در کتب اهل سنت، اشخاص بسیار زیادی نام برده می شوند که از حضرت حدیت نقل کرده اند ولی جزو اصحاب ایشان به حساب نمی آیند. 

 

 تعداد شیعیان اگر چه زیاد بود ولی چنانچه گذشت ، به منظور جنبش و قیام عمومی( که بتوان به پیروزی رسید و بر اساس اسلام و مسلمین ضربه ای وارد نشود) نمی شد به آنان اکتفا کرد و اوضاع سیاسی و مصلحت اسلام هم(که تشخیص آن با امام معصوم و حجت خدا در روی زمین است)، اجازه چنین حرکتی را نمی داد.
 

از میان اصحاب خاص ایشان چند نفر بیش از دیگران شهرت دارند و مقدار زیادی از احادیث شیعه در جوامع حدیث از طریق آنها نقل شده است که می توان از زاره بن اعین ، برید بن معاویه ، ابان بن تغلب، ابو بصیر، هشام بن سالم، محمّد بن مسلم، کمیت اسدی،جابر بن یزید نام برد و بعضی از این افراد تا زمان امام صادق(ع) نیز زنده بودند و از آن حضرت نیز احادیث زیادی روایت کرده‏اند و وظایف مهمی را در عصر امام صادق(ع) انجام داده اند . 

 

 مثلا محمّد بن مسلم می گوید: از امام باقر(ع) سی هزار حدیث و از امام صادق(ع) شانزده هزار حدیث سوال کردم و جواب آنها را برای من فرمودند. 


امام صادق(ع) فرمود:” احادیث پدرم را کسی جز زراره و ابو بصیر مرادی و محمّد بن مسلم و برید حفظ نکردند، اینها حافظان دین هستند و در دنیا و آخرت به سوی ما سبقت گرفته‏اند”. 


امام باقر(ع) و برخوردهای سیاسیدر دوره امام باقر(ع) زمینه های انقراض امویان و روی کار آمدن عباسیان و پدیدار شدن مشاجرات سیاسی و بر سر حکومت مسلمین و نزاعهای قومی هموار شده، بخصوص بعد از حادثه خونین کربلا که چهره ننگین بنی امیه را سیاه کرد و نفرت مردم از اعمال و کردار آنان زیاد شد و عده ای زیاد بسوی اهل بیت هدایت شدند و حقانیت آل علیّ(ع) بر آنها اشکار گردید. 

 

 لکن مردم به جهات متعددی از جنگ و درگیری نظامی با حاکمان رو گردان شده و به تدریج به طرف معارف و علوم الهی گرایش پیدا کردند و توسط امام سجاد و امام باقر و امام صادق(علیهم السلام) به بهترین نحو هدایت شدند و هزاران حدیث از زبان آن بزرگوار در توضیح و تبیین معارف اسلامی و قرآنی و فقهی و تفسیری در دسترس مردم و دانشمندان قرار گرفت و لذا قیام با شمشیر در این زمان به علت شکست های سابق و خفقان فراوان و کمبود حماسه آفرینان ممکن نبود و نهایت تلاش امام باقر(ع)، صرف مبازره فرهنگی و تبیین و تدوین سنّت نبوی و اسلام ناب محمّدی [صلّی الله علیه و آله]شد و از آنجا که وجود امام باقر(ع) با آن هدایتها و معنویات وجودی به ضرر حکومت بود و همواره بنی امیه از آل علیّ و اهل بیت پیامبر(ع) خوف داشتند، درصدد اذیت و آزار حضرت بر می آمدند ولکن ائمه معصومین(ع) هیچگاه از اهمیت تکلیف شورش و انقلاب بر علیه ظلم و ستم اموی غافل نبودند و بطور غیر مستقیم قیام های حق طلبانه شیعه را رهبری می کردند، برای نمونه می توان از حرکت زید بن علیّ (برادر حضرت) نام برد.  

 

از امام باقر(ع) در روایاتی نقل شده است که قیام ایشان را تایید می کرده و فرمود:” خداوندا پشت مرا به زید محکم کن”. 

 
جناب زید(رض) پس از قیام خونین در سال ۱۲۰ یا ۱۲۲هجری(بنا به اختلاف نظر مورخین)، در زمان امامت امام جعفر صادق(ع) به شهادت رسید. 


پیروان اهل بیت(ع) و مکتب شیعه اثی عشری معتقدند، ائمه معصومین(ع) پیشوایان راستین و حجتهای خدا در زمین هستند و هر کدام از آن بزرگواران، در زمان خود، طبق شرایط و اوضاع و امکانات و مصلحت اسلام و مسلمین و امر خداوند، کاری را که به صلاح اسلام و حفظ آن باشد انجام دادند و اثر همه آنها این بود که دین اسلام و زحمات چندین ساله پیامبر گرامی اسلام(ص) حفظ شده است و در آینده نیز خفظ خواهد شد. 

 

امروز پس از هزار و چندی سال اسلام در بین مردم مسلمان بعنوان دین جهانی، الگو و سرمشق انسانهاست و روز به روز بر پیروان آن افزوده خواهد شد تا روزی که به امر خدا مهدی موعود، حضرت بقیه الله الاعظم(عج) ظهور فرماید و انتقام تمام ظلم هایی که در حق ائمه(ع) شده بگیرد و حکومت جهانی اسلامی را در سراسر گیتی به اجرا در آورد، ان شاء الله. 


حدیثی عبرت ‏آموزدر پایان این نوشتار،توجه خوانندگان عزیز را به حدیثی ارزشمند پیرامون امامت و رهبری جامعه اسلامی جلب می کنم، باشد که همه ما با شناخت و توسل به مقامات ائمه معصومین(ع) ، در پرتو عنایات و توجّهات ولی عصر(عج) بتوانیم شیعیانی خالص برای آنان بوده و در اجرای دستورات الهی و ترک محرّمات و اطاعت از رهبری ولیّ فقیه عادل و دوراندیش زمان، حضرت آیت الله العظمی خامنه ای “مد ظله” موفق باشیم، ان شاء الله. 


امام باقر(ع) خطاب به محمّد بن مسلم می فرماید:” ای محمّد بن مسلم، هر شخص از این امّت، بدون امامی آشکار و عادل و منصوب از جانب خدا، بمیرد، در حال کفر و نفاق مرده است. 

 

 ای محمّد، سردمداران ظلم و ستم، پیروانشان از دین خدا منحرف شده و دیگران را به راه ضلالت می کشانند و کارهائی که انجام می دهند به خاکستری می‏ماند که در روز طوفانی، بادی شدید بر آن وزیده باشد و این جز گمراهی دور کننده از حق، چیزی دیگر نیست”. 


باقرالعلوم (ع) دروازه اجتهاد را به روی دانشمندان شیعه گشود ... 

 

امام باقر(ع)، در علم، زهد، عظمت و فضیلت، سرآمد همه بزرگان بنی هاشم بود، به طوری که دوست و دشمن، مقام والای علمی و اخلاقی او را تأیید و تصدیق می کردند.

 

 از آن حضرت به قدری روایات و احادیث در زمینه احکام اسلامی، تفسیر، تاریخ اسلام و انواع دیگر علوم به یادگار مانده است که تا آن زمان از هیچ یک از فرزندان امام حسن و امام حسین (ع)، این مقدار حدیث و روایت به جا نمانده بود.  

 

این احادیث در کتب روایی و تاریخی اهل سنت و شیعه به چشم می خورد. رجال و شخصیتهای بزرگ علمی آن عصر و نیز عده ای از یاران پیامبر (ص) که هنوز در حال حیات بودند، از محضر آن حضرت استفاده می کردند.  

باقرالعلوم(ع) با برقراری حوزه های درسی و مباحثات و گفتمانهای علمی و اعتقادی، با کج اندیشی های دوران خود مبارزه کرد و تمام ابواب فقهی و اعتقادی را از دیدگاه اسلام ناب، بررسی نمود و به پرورش دانشمندان و فرهیختگان و جنبش بزرگ علمی همت گماشت؛ 

 

 به گونه ای که دانشمندی چون «جابر بن یزید جعفی» هرگاه می خواست سخنی در باب علم به میان آورد، می گفت: « میراث دار دانش پیامبران، محمد بن علی (ع) برایم این گونه گفت» و به دلیل ناچیز دیدن موقعیت علمی خود در برابر جایگاه امام، از خود نظری به میان نمی آورد. 
 

یکی از دستاوردهای مهم فعالیتهای علمی امام، تربیت شاگردان برجسته و فرهیخته بود و این بدان دلیل بود که در زمان آن حضرت، در اثر برخورد فرهنگ و معارف اسلامی با فلسفه و آرای روم و یونان، یک نهضت علمی و فرهنگی به وجود آمده و شبهات و اشکالات متعددی رواج یافته بود.  

 

لذا امام باقر (ع)، دانشمندان برجسته ای را در رشته هایی چون: فقه، حدیث، تفسیر و دیگر شاخه های علوم اسلامی تربیت کرد که هر یک وزنه ای در دانش به شمار می رفتند.  


 امام باقر (ع) در دوره ای امامت خویش را آغاز کرد که جامعه اسلامی در وضع فرهنگی نابسامانی به سر می برد و گرفتار چالشهای عمیق عقیدتی و درگیری های مختلف فقهی و اعتقادی میان واقعه های اسلامی شده بود. 

 

 فروکش کردن تنشهای سیاسی پس از واقعه عاشورای سال 61 هجری، هم چنین شکست برخی احزاب سیاسی، سبب یکپارچگی حاکمیت بنی امیه و دور شدن بسیاری از دانشمندان از صحنه سیاسی شده بودند. در این برهه، پیدایش مکتبها و سبکهای مختلف علمی، رونق فراوانی به بازار علم بخشیده بود. 


از سوی دیگر، جریانهای سیاسی حاکم بر جامعه، سبب تفکیک قرآن از عترت شده بود و به شخصیتهایی همچون حسن بن علی (ع)، از سوی حکومت معاویه، فرصت نشر معارف واقعی داده نشد.  

 

حسین بن علی (ع) نیز تحت فشار قرار گرفت و به شهادت رسید. افزون بر آن، بنی امیه بر جان و مال و ناموس و دین مردم مسلط شده بود و زمینه چنان شد که فردی چون امام زین العابدین (ع) ناچار شد، معارف حقه را در قالب دعا و نیایش اظهار کند. علاوه بر همه اینها، خطر افکار آلوده یهود و سیطره نظریات فرقه مُرجئه، جبریه، قدریه، غُلات و...، حیات فکری شیعه، بلکه اسلام محمدی را با خطر روبه رو کرده بود. 


در عصر امام باقر (ع)، زمینه فعالیتهای سیاسی از بین رفته بود و قیام مسلحانه نیز محکوم به شکست بود و تأثیری در حفظ دین نداشت.  

 

در واقع، شرایط به گونه ای فراهم شد که یک انقلاب علمی و فرهنگی را می طلبید؛ به عبارت دیگر حفظ اسلام و مبارزه با افکار انحرافی و التقاطی و زیر سؤال بردن سیاست حاکمان اموی، می طلبید که فعالیتهای جدی علمی صورت گیرد. 

 

 امام باقر با شناخت نیاز جامعه، به فعالیت علمی پرداخت و با ظهور وی، گام مهم و بسزایی در حفظ اسلام و نهادینه کردن معارف آن و تبیین مبانی شیعه، برداشته شد. 


 هر چند سیاست جلوگیری از تدوین احادیث نبوی (ص) با شعار «کافی بودن قرآن» پیش می رفت، اما از عمل به قرآن خبری نبود و فقط از آن به صورت ابزاری برای جلوگیری از نشر معارف اهل بیت (ع)، دستیابی به اغراض سیاسی و سرکوب کردن مخالفان استفاده می شد. همچنین تفسیر به رأی بشدت رواج یافته بود.  

 

امام باقر(ع) در چنین فضایی با بازگو کردن تفسیر آیات، بسیاری از ابهامها را زدود و جایگاه قرآن را باز نمود. 


این امر در قالبهای مختلف صورت می گرفت؛ از جمله این که آن بزرگوار همواره برای اثبات مدعاهای خود از آیات قرآن بهره می گرفت و می فرمود: «هر چه را می گویم، از من سؤال کنید که گفته ات در کجای قرآن آمده تا آیه مربوط به آن را تلاوت کنم».  

 

امام به اندازه ای بر آیات قرآن تسلط داشت و قرآن را به گونه ای تفسیر می نمود که «مالک بن اعین جهنی» شاعر هم عصر امام درباره او چنین سرود: «اگر مردم در صدد جست وجوی علوم قرآن برآیند، باید بدانند که قریش بهترین دانای آن را دارد و اگر امام باقر(ع) در علوم قرآنی لب به سخن گشاید، فروع زیادی برای آن ترسیم خواهد نمود... .» 


 از تلاشهای چشمگیر امام در راستای نشر تعالیم اسلامی، پاسخگویی به مسائل علمی و فقهی مردم بود. 

 

 یکی از راه های گسترش معارف اسلامی که امام باقر (ع) به خوبی از آن بهره گرفت، مناظره و گفت وگو بود؛ روشی که در عصر آن حضرت رواج داشت وابزاری مهم برای انتقال فرهنگ شمرده می شد. امام باقر (ع) با اندیشمندان متعددی، چه مسلمان و چه غیر مسلمان، مناظره و احتجاج نمود. این امر در نهادینه کردن معارف اسلامی بسیار مؤثر بود. امروزه نیز مناظره های امام یکی از منابع غنی معارف دینی به شمار می آید. 

 

 بیشتر مناظرات آن حضرت با فرقه های اسلامی صورت گرفت، زیرا در عصر ایشان فرقه های مذهبی و گروه های سیاسی و مذهبی متعددی مانند: معتزله، خوارج و مرجئه فعالیت داشتند و لذا امام باقر (ع) با مناظره و گفت وگو پایگاه های فکری و عقیدتی آنان را در هم می کوبید و بی اساس بودن عقایدشان را با دلایل روشن ثابت می کرد. 


ضمن این که از فعالیتهای بارز امام باقر (ع) همچون سایر امامان، بهره گیری از نیایش و دعا در جهت نشر تعالیم دینی و آموزه های بلند عرفانی بود. 

 

 آنان در هنگامی که جامعه در فساد و تباهی دست و پا می زد، زورگویی و زر سالاری و خفقان و اسلام ستیزی بر فضای جامعه حاکم بود، با خدای خویش راز و نیاز می کردند و از دعا بهره می گرفتند و مردم را به پروردگار و مبارزه با زورگویان فرا می خواندند.
 

هر چند مقصود اصلی آنان در این نیایش ها، پرستش خدای بزرگ بود، ولی با توجه به تعابیری که در نیایش آنها وجود دارد، می توان مفاهیمی چون: خلافت اهل بیت (ع)، عدم سکوت در برابر ظلم و نهادینه کردن معارف اسلامی... را یافت.  

 

در بیشتر دعاها، جمله صلوات بر محمد و آل محمد(ص) به چشم می خورد و این در حالی است که دشنام به اهل بیت بویژه امیرالمؤمنین (ع) سکه رایج حکمرانان وقت شده و آیات خدا به دست فراموشی سپرده شده بود.
 

تمامی دانشمندان شیعی بر این باورند که امام باقر (ع) نخستین کسی بود که «علم اصول» را تأسیس کرد و قواعد آن را به وجود آورد و دروازه اجتهاد را به روی دانشمندان اسلامی گشود. مجتهد برای استنباط احکام شرعی به این علم نیاز مبرم دارد. 

 

 بعضی از قواعدی را که امام تأسیس کرد به این نام ها در بین اصولی ها شهرت دارد: استصحاب، قاعده تجاوز، قاعده فراغ، قاعده نفی ضرر، علاج تعارض بین اخبار و... تمامی این قواعد به همراه اخباری که از امام در مورد آنها وارد شده است، در کتابهای اصولی موجود است، به گونه ای که هر یک از این روایات، درون مایه تأسیس قاعده ای بزرگ در اصول فقه قرار گرفت و آن را مبنای قواعد اصولی قرار دادند. 


امام باقر(ع) وقتی باب اجتهاد را به روی دانشمندان گشود، عده ای با اتخاذ برخی شیوه های نادرست در اجتهاد مانند: «قیاس» و «استحسان»، استنباط احکام شرعی را با خطری جدی روبه رو کردند و گاه به مخالفت با نص کتاب و سنت و سیره رسول خدا (ص) برخاستند. 

 

 اهل بیت (ع) همواره این گونه برداشتهای اشتباه و به کارگیری شیوه های نادرست در استنباط احکام را مذمت کرده اند. بخشی از تلاش ها و مبارزات امام باقر (ع) در این زمینه بوده است. 

 

ایشان برای زدودن این شیوه و به کارگیری کارکردهای صحیح اجتهاد، به اصحاب وارسته خود می فرمود: «سنت رسول خدا قیاس بردار نیست»
 

آن حضرت با پی ریزی تدوین حدیث، راه را بر منحرفان زمان خود بستند، زیرا از جمله انحرافهای عمیقی که پس از رحلت رسول اکرم (ص) به وجود آمد، جلوگیری از تدوین احادیث اهل بیت (ع) بود که آثار زیانباری در پی داشت.  

 

نزدیک به یک قرن، از نگاشتن و محفوظ داشتن احادیث نبوی (ص) و سخنان تابناک اهل بیت جلوگیری شدید به عمل آمد و به جای آن، سیل عظیمی از تحریفات در زمینه احادیث نبوی (ص) و جعل آنها، به فرهنگ و اعتقادات مردم روی آورد که به «اسرائیلیات» شهرت یافت.  

 

این روش ادامه داشت تا سال صد هجری که «عمر بن عبدالعزیز» به «ابوبکر بن محمد انصاری» دستور داد احادیث نبوی را تدوین کند. امام باقر(ع) از این فرصت کمال بهره را برد و بیان احادیث را آغاز کرد و راویان مختلف از ایشان ده ها هزار حدیث نقل کردند. 

 

 در واقع، امام باقر (ع) نخستین سر و سامان دهنده احادیث تابناک معصومین (ع) بود. از این رو بسیاری از محدثان، به نوشتن و نگاه داری سخنان امام کمر همت بستند و بدین سبب، بیشتر احادیث اهل بیت از امام باقر(ع) و امام صادق(ع) است. 

 

 نقش تأثیر گذاری دارد، ضمن این که جهاد و جنبش علمی آن امام بزرگوار دستاوردهای مهمی برای امروز ما دارد و جنبشهای علمی معاصر بیشتر از ناحیه مسلمانان صورت گرفته است و همه ما باید در تبیین این نهضت انسان ساز، تلاش کنیم. 

 

موفق باشید ...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد