ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
مرحوم آیة اللّه دستغیب رحمة اللّه علیه نقل می کند که محمدبن مسلم می گوید مریض بودم در مدینه امام باقر علیه السلام مقداری آشامیدنی برایم فرستادند که ظاهرا شربتی بوده است .
دیدم بوی خوش داشت غلام گفت امام باقر علیه السلام فرمودند: وقتی شربت را خوردی به خدمت ما بیا تعجب کردم که نمی توانم بروی پای خودم بایستم چطور به محضر امام بروم آن شربت را خوردم گویا از بندها رها شده بودم بلند شدم رفتم منزل امام باقر علیه السلام هنوز بر امام وارد نشده بودم که حضرت فرمودند بدنت سالم شد گریه کنان داخل اتاق شدم و سلام کردم و دست امام را بوسیدم امام فرمودند چرا گریه می کنی گفتم از دوری شما گریه می کنم حضرت فرمودند آن شربت را چگونه یافتی گفتم گواهی می دهم که شما اهل بیت رحمتید وقتی غلام شربت را آورد طاقت ایستادن را نداشتم اما وقتی شربت را خوردم کانّه از بند آزاد شده بودم حضرت فرمودند ای محمد آن شربت را که خوردی از خاک قبر جدّم امام حسین علیه السلام بود و بهترین چیزی است که من به آن استشفاء می نمایم و هیچ چیزی را بر آن برابری مکن که ما به اطفال و زنان خود می خورانیم و از آن خیر بسیار می بینیم.
از حبیب بن زهر نقل شده که گفت حضرت موسی بن جعفر علیه السلام بعد از مسموم شدن فرمودند از تربت من چیزی نگیرید برای تبرک چون هر تربتی از ما حرام است مگر تربت جدم حسین علیه السلام که خدای عزوجل او را شفا مقرّر فرموده برای شیعیان و دوستان ما،.
موفق باشید ...